پنج درس آموزنده از امام موسی کاظم

ساخت وبلاگ

4- روزى هارون الرّشید طبقى از سرگین الاغ تهیّه کرد و سرپوشى بر آن نهاد؛ و آن را توسّط یکى از افراد مورد اطمینان خود براى حضرت ابوالحسن، امام موسى کاظم علیهما السلام فرستاد با این گمان که حضرت را مورد تحقیر و توهین قرار دهد .

هنگامى که آن شخص طبق را نزد حضرت آورد و سرپوش را برداشت، دید خرماهاى تازه و گوارائى در آن قرار دارد .

پس، حضرت تعدادى از آن رطب ها را تناول نمود و سپس چند دانه به کسى که طبق را آورده بود، داد و او نیز آن ها را خورد، بعد از آن باقى مانده آن ها را براى هارون فرستاد .

وقتى مأمور، طبق را نزد هارون آورد و جریان را تعریف کرد، هارون یکى از آن خرماها را برداشت و چون در دهان خود نهاد، تبدیل به سرگین الاغ گشت . (ثبات الهداة : ج 3، ص 205)

5- یونس بن عبدالرّحمان - که یکى از یاران صدیق و از وکلاى امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم السلام بود - روزى به مجلس پُر فیض حضرت ابوالحسن، امام موسى بن جعفر علیهما السلام وارد شد .

امام علیه السلام پس از مذاکراتى، ضمن موعظه هائى گوناگون به او فرمود: اى یونس ! با مردم مدارا کن؛ و هرکسى را به اندازه معرفت و شعورش با وى صحبت کن .

یونس اظهار داشت: اى مولایم ! مردم مرا به عنوان بى دین و زندیق خطاب مى کنند .

امام علیه السلام فرمود: گفتار مردم نباید در روحیّه و افکار تو تأثیر بگذارد، چنانچه در دستهای تو جواهرات باشد و مردم بگویند که سنگ ریزه است؛ و یا آن که در دست هایت سنگ ریزه باشد و مردم بگویند که جواهرات است ، این گفتار هیچ گونه سود و یا زیانى براى تو نخواهد داشت. (بحارالا نوار: ج 2، ص 66)

چهل حدیث زیبا از امام موسی کاظم...
ما را در سایت چهل حدیث زیبا از امام موسی کاظم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kelimemehrvarzy بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:37